ضرب المثل های آلمانی

 
بهترین آموزشگاه زبان رشت بهترین را با کیفیت و نتایج بسنجیم تا به میزان و متر مناسبی بابت سنجش این سوال که بهترین آموزشگاه زبان رشت کجاست ؟ برسیم و پاسخ مناسبی بدهیم. برای این مسئله باید به این موضوع فکر کنیم ، آموزشگاه زبانی که در رشت صرفا شهرت دارد در مقایسه با موسسه زبانی که گمنام است بهتر است یا نه؟ یا موسسه زبانی که ناشناخته و چراغ خاموش حرکت می کند آیا برتر از آموزشگاه زبانی با شهرت کشوری است. خوب هیچ کدام از این مسائل نمی تواند به خودی خود دلیل خوبی برای انتخاب بهترین موسسه زبان در گیلان باشد بلکه باید به سوابق، اساتید، کتابها، روش های آموزشی و روشهای مدیریتی و کیفیت مکان و خدمات ارائه شده در آن موسسه اندیشید. و البته نتایجی که بر اثر جمع این موارد به دست می آید را به دقت بررسی کنیم. موسسه زبان سپانو تنها آموزشگاه بومی در استان گیلان و شهر رشت می باشد که دارای گواهی نامه ایزو 9001:2015 از موسسه دی ای اس از انگلستان می باشد و این به معنی تضمین کیفیت آموزش و تضمین کیفیت خدمات رسانی در بالاترین سطح می باشد. آلمانی در رشت : در آزمون گوته آلمانی آموزشگاه زبان سپانو بیشترین تعداد زبان آموز و قبولی را در طی چند سال اخیر داشته به طوری که افتخار ما آموزش بالغ بر 1300 نفر زبان آموز در این دوره ها با موفقیت 100% می باشد. آیلتس در رشت : در زمینه آیلتس و تافل بالاترین نمره کسب شده در موسسه نمره 9 می باشد و 98% از زبان آموزان در آیلتس موفق به کسب نمره بالای 6.5 شده اند. فرانسوی در رشت : مهاجرت به کبک را با نام سپانو در رشت می شناسند و این نشان از موفقیت شاگردان سپانو در آزمون های مختلف فرانسوی می باشد. طبق نظر سنجی های مکرر و با شرکت بیش از 2500 نفر سپانو نمره 98 را از صد در درصد رضایت و رغبت کسب نمود و این نشان از بهترین کیفیت آموزش زبان در رشت دارد. با احترام به همه موسسات و آموزشگاه های زبان در گیلان و اساتید کلاس های خصوصی و عمومی در رشت باید خاطر نشان کرد که سپانو یکی از بهترین ها در گیلان است و می کوشد تا برای ارتقائ سطح علمی و آموزشی در استان گیلان و شهر رشت بهترین ها که همانا در خور شئان همشهریان و هم استانی ها و حتی مهمانان ما باشد را فراهم کند.

موسسه زبان سپانو

  1. Das Eisen schmieden, solange es heiß ist.
    1. ترجمه: تا آفتاب می درخشد، علف ها را خشک کن.
    2. معادل: تا تنور داغ است نان را بچسبان، تا تنور گرم است نان دربند.
  2. Den Wald vor lauter Bäumen nicht sehen.
    1. ترجمه: از انبوه درختان جنگل پیدا نیست.
    2. معادل: آنقدر جلو چشم بود که دیده نمی شد.
  3. Durch Dick und Dünn gehen.
    1. ترجمه سفر کردن با کسی در راه باریک و عریض
    2. معادل: (از حافظ) اگر رفیق شفیقی درست پیمان باش  حریف خانه و گرمابه و گلستان باش .
  4. Eine Schwalbe macht noch keinen Sommer.
    1. ترجمه: با آمدن یک چلچله تابستان نمی آید.
    2. معادل: با یک گل بهار نمی شود.
  5. Eine Stecknadel im Heuhaufen suchen.
    1. ترجمه و معادل: دنبال سوزن در انبار کاه گشتن.
  6. Kleider machen Leute.
    1. ترجمه: لباس ها مردم را می سازند.
    2. معادل: آستین نو بخور چلو
  7. Leichter gesagt als getan.
    1. ترجمه: گفتنش از انجام دادنش ساده تر است.
    2. معادل: از حرف تا عمل فاصله بسیار است.
  8. Rom ist auch nicht an einem Tag erbaut worden.
    1. ترجمه: شهر رم یک روزه ساخته نشده است.
    2. معادل: گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.
  9. Viele Köche verderben den Brei.
    1. معنی: آشپزهای زیادی فرنی را خراب می کند.
    2. معادل: آشپز که دو تا شد آش یا شور می شود یا بی نمک.
  10. Aus einer Mücke einen Elefanten machen.
    1. معنی: از توده ای موش کور ساخته کوه ساختن.
    2. معادل: از کاه کوه ساختن.
  11. Die Katze im Sack kaufen.
    1. معنی: گربه را داخل کیسه خریدن
    2. معادل: هندوانه دربسته خریدن.
  12. Einem geschenkten Gaul schaut man nicht ins
    1. معنی: شخص نباید داخل دهان اسب هدیه شده را نگاه کند.
    2. دندان های اسب پیشکشی را نمی شمرند.
  13. Hunde, die bellen, beißen nicht.
    1. معنی: سگی که پارس می کند گاز نمی گیرد.
  14. Morgenstund’ hat Gold im Mund.
    1. معنی: کرم از آن مرغ سحر خیز است.
    2. معادل: سحرخیز باش تا کام روا باشی.
  15. Zwei Fliegen mit einer Klappe schlagen.
    1. معنی: با یک سنگ دو پرنده زدن.
    2. معادل: با یک تیر دو نشان زدن.
  16. Alles auf eine Karte setzen.
    1. معنی: تمام پول را روی یک کارت شرط بستن.
    2. معادل: تمام تخم مرغ ها را داخل یک سبد گذاشتن.
  17. Lügen haben kurze Beine.
    1. معنی: دروغ گو پاهای کوتاهی دارد.
    2. معادل: دروغ گو کم حافظه است.
  18. Probieren geht über studieren.
    1. معنی: تجربه کردن بهتر از آموختن است.
    2. معادل: دو صد گفته چون نیم کردار نیست.
  19. Wie man in den Wald hineinruft, so schallt es heraus.
    1. معنی: کسی که در بیابان فریاد زند، بازتاب آن را خواهد شنید.
    2. معادل: مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو   یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
  20. Reden ist Silber, Schweigen ist Gold.
    1. معنی: صحبت کردن نقره ای است و سکوت طلایی.
    2. معادل: (از امثال و حکم) اگر گفتن سیم است خاموشی زر است .
 منبع : almanid
ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید