چرا باید به زبان جدیدتون کتاب بخونین؟ تو پروسهی یادگیری یه زبان جدید، خوندن کتابهای ادبی اون زبان اهمیت خاصی داره. میخوایم با هم بررسی کنیم که چطور میتونیم به زبانِ جدیدمون، "مفید" مطالعه کنیم. اگه در حال یادگیری یه زبان جدید هستین و به طور منظم مطالعه ی غیر درسی ندارین...همین الان این عادت بد رو ترک کنین!قضیه اینه که باید به زبانِ جدید کتاب بخونین. اما میدونین چطور باید به یه شیوهی موثر و مفید کتاب های زبان اصلی رو مطالعه کنین؟ جوری که از هجوم کلمات تازه خسته و دلزده نشین و گرامرِ پیچیده اذیتتون نکنه؟تو این مقاله یاد میگیرین که چطور از مهارت ریدینگ برای یادگیری لغات جدید و بالاتر بردن سطحتون تو زبان جدید استفاده کنین، حتی اگه تازه اول راه باشین یا قبلاً از این کار نتیجهی خوبی عایدتون نشده باشه.پس بیاین شروع کنیم. چرا اصلاً کتاب زبان اصلی مطالعه کنیماحتمالاً همه قبلاً شنیدیم که مطالعهی کتاب زبان اصلی به یادگیری زبان جدید کمک میکنه. اما چرا؟ خوندن کتابهای داستانی چه فایدهای داره که تو کتاب های آموزشی زبان بهش نمیرسیم؟یه نکتهی مهمِ مطالعه ی کتاب ها به زبان مقصد، اینه که با یه متن با کیفیت و زبان نرمال و طبیعی آشنا میشین. اگه مطالعهتون زیاده (به خاطر علاقه شخصی یا مطالعه درسی)، به این نوع مطالعه، Extensive Reading میگن. یعنی متنهای زیادی رو میخونین و دغدغهتون لذت بردن از داستان و محتوای متنه. یعنی همون کاری که تو مطالعهی کتاب های ادبیات فارسی میکنیم. حتی با وجود این که ممکنه به مطالعه در زبان فارسی عادت داشته باشین، ممکنه در آغاز، مطالعه ی کتاب به زبان مقصد واستون سخت باشه؛ چون مطالعه ی کتاب ادبی به زبان مقصد، با متنهایی که تو کتاب های آموزشی زبان هستن فرق داره. تو کتاب های آموزشی زبان، ما فقط متنهای کوتاه رو میبینیم، حتی اگه متنهای ادبی باشن، فقط بخشهای کوتاه یا چند پاراگراف از کتاب هستن، و نوع مطالعهمون هم فرق داره: معمولاً این متن های کتاب، با هدف یاد دادن یه گرامر. به این نوع مطالعه، Intensive Reading میگن. در این نوع، به حدی تو متن ریز میشیم و تک تک معنیها رو بررسی میکنیم که عملاً نمیتونیم خیلی متنهای بلندبالایی رو مطالعه کنیم.هر دوی این روشها ارزشمند هستند و هر کدوم وزنهی مهمی در ایجاد تعادل برای یادگیری یه زبانِ جدید به شمار میرن. اما اون سحر و جادوهای خارق العاده که دنبالشیم، تو Extensive Reading اتفاق میافته.با مطالعهی کتاب های داستان، وب سایتها مجلات یا روزنامه هایی به زبان جدید، به طور خود به خودی یه درکی از ساز و کار زبان جدید به دست میارین چون چشمتون به متریال های متنوع و مفید عادت کرده. اینها رو گفتیم تا همین اول بهتون بگیم، اگه میخواین زبانتون حسابی پیشرفت کنه، باید به جز کتاب درسیتون، مطالعه و خوندن متن هایی به زبان مقصد رو خیلی خیلی بیشتر کنین.چطور یه کتابخون باهوش باشیمکتاب خوندن مهارت پیچیدهایه. مثلاً در مطالعهی متون فارسی، ما تو ذهنمون یه سری ساختارِ آَشنا داریم، یا مثلاً به کنار هم اومدنِ یه سری کلمهها عادت داریم. واسه همین اگه یه کتاب فارسی دستمون بگیریم، خیلی روان و راحت میخونیمش، خیلی سریع از لا به لای خط ها میگذریم. اما اگه یه قرارداد بهتون بدن چی؟ به همون سرعت میخونینش یا قشنگ کلمه به کلمه بررسیش میکنین؟ جالب شد، نه؟خب میخوایم واسه این که خوندن کتاب های زبان مقصد واستون راحتتر شه، و بتونین یه تجربهی ریدینگ خوب داشته باشین، یه سری نکاتی رو بهتون توصیه کنیم:-هنگام مطالعهی کتاب به زبان جدیدتون، لذتبخش بودنِ مطالعه و احساس انجامِ یه کار بزرگ، خیلی مهمه؛ چون باعث میشه این عادت تو ذهنتون یه کار شادیآفرین باشه و دلتون بخواد بازم انجامش بدین.-هرچی بیشتر بخونین، بیشتر یاد میگیرین و مطالعهی کتابهای جدید هم واستون راحتتر میشه.-بهترین راه برای لذت بردن از مطالعه و رسیدن به احساسِ یه دستاوردِ بزرگ، خوندنِ فصل به فصله. زمانتون رو طوری برنامه ریزی کنین که بتونین حداقل یه فصلِ کامل از کتاب رو بخونین.-آخرین نکته اینه که حتماً یه کتاب رو تموم کنین، هیچی بدتر از نصفه گذاشتنِ یه کتاب نیست. تموم کردنِ کتابِ زبان اصلیتون خیلی مهمتر از فهمیدنِ معنیِ تک تکِ لغاتِ توی کتابه.همهی این نکات رو گفتیم تا به اصلیترین و بااهمیتترین نکته برسیم:باید قبول کنین که تمام چیزایی که قراره بخونین رو نمیتونین متوجه شین.این قضیه کاملاً طبیعیه و حتی باید همین انتظار رو داشته باشین و با همین طرز فکر برین سراغِ خوندن کتاب های زبان مقصد. این که معنی یه کلمه، یه عبارت یا حتی یه پاراگراف رو متوجه نشین، اصلاً به این معنی نیست که زبانآموز بدی هستین، یا بی استعدادین، به هیچ وجه اینطور نیست. معنیش اینه که تو پروسهی یادگیری زبان جدید درگیر شدین، مثل همهی زبانآموزهای دیگه.چطور با کلماتی که متوجه معنیشون نمیشیم کنار بیایموقتی یه چیزی رو تو کتابمون متوجه نمیشیم چیکار کنیم؟ اگه یه کلمه حسابی رو اعصابمون رفته باشه، 5 تا رد شدن از سدش داریم:1.یه نگاه به ظاهر کلمه بندازین، ببینین هیچ چیز آشنایی رو به ذهنتون نمیاره؟ خیلی وقتها، کلمات خیلی از زبانهای اروپایی، مشابه زبان انگلیسی هستن چون ریشهشون یکیه. به همین دلیل اگه کتابتون غیرانگلیسی باشه و به انگلیسی مسلط باشین، همینطوری با توجه به ظاهرش یه حدسی بزنین. احتمالش خیلی زیاده که حدستون درست از آب دربیاد.2.برین سراغ جملهای که اون کلمه توش قرار گرفته و اون متن رو چندین بار بخونین. با توجه به زمینهی جمله و کلیهی اتفاقاتی که تو داستان داره اتفاق میافته، سعی کنین معنیِ احتمالی اون کلمه رو حدس بزنین. البته واسه ماهر شدن تو این روش نیاز به تمرین و تکرار دارین.3.اون کلمه و آدرسش تو اون صفحهی خاصِ کتاب رو تو دفترچه یا یه برگ کاغذ یادداشت کنین تا بعداً سراغش برین و معنیشو پیدا کنین.4.بعضی وقتها ممکنه به یه فعلی بربخوریم که ظاهر ناآشنایی به خودش گرفته و یه جورِ عجیب و غریبی صرف شده. مثلاً تو زبان اسپانیایی:hablar-حرف زدنhablarán-آنها حرف خواهند زدhablase-حرف زده باشدممکنه با یه حالت خاصی از فعل آشنا نباشین، یا متوجه نشین چرا اینجا با اون شکلِ خاص صرف شده و این مسئله ممکنه ناامیدتون کنه. ولی واقعاً لازم و ضروریه که همون لحظه بفهمین چی به چیه؟ با وجود اون شکلِ خاصِ فعل باز متوجه میشین که جمله چی میخواد بگه؟ معمولاً همین که متوجه شیم فعل اصلی از چه ریشهایه و معنیش چیه واسمون کافیه. به جای ناامید شدن، فقط حواستون باشه که اون شکل عادی و آشناش اینجا نیومده، و ازش رد شین.5.ممکنه یه وقتایی هم باشه که دیگه اصلاً دلتون راضی نشه بدونِ فهمیدنِ یه کلمه که بدجوری رو اعصابتونه به خوندنِ متن ادامه بدین. اگه این مسئله خیلی کم پیش میاد، واسه همون لغتِ خاص، ایرادی نداره؛ ولی اگه لازم باشه واسه هر جمله خوندنتون رو متوقف کنین و دیکشنری دست بگیرین یا برین تو گوگل ترنسلیت سرچ کنین، اصلاً این مدل کتاب خوندن واستون فایدهای نداره. به جای چک کردنِ معنی تک تکِ واژههای سخت وسطِ کتاب خوندنتون، دنبال معنی اونهایی باشین که همش دارن تو متن تکرار میشن-اونا کلید درک متن کتاب هستن.ما قصد داریم مقالاتمون در مورد مهارتهای مختلفی یادگیری زبان، یعنی ریدینگ ، رایتینگ ، اسپیکینگ و لیسنینگ رو ادامه بدیم. مهارت ریدینگ، مهارتیه که اغلب زیاد بهش توجه نمیشه، در حالی که، همون طور که تو مقاله گفتیم، خیلی آروم و آهسته میتونه پیشرفتتون رو تسریع کنه. تو کلاسهای زبانهای مختلفمون در سپانو، به این مهارت هم مثل بقیهی مهارتها توجه میشه و توی آزمونهامون هم ریدینگ نقش خیلی مهمی داره. گاهی تو کلاسها بنا به صلاحدید اساتید ممکنه خوانشِ گروهیِ یه کتاب خاص رو داشته باشیم. شما هم اگه میخواین علاوه بر متنهایی که توی کتاب درسیتون دارین، جورِ دیگهای با متن های غیرآموزشی زبان جدیدتون آشنا بشین، حتماً شروع کنین به خریدن کتابهایی که متناسب با سطحتون هستن و این عادت خوب رو در خودتون ایجاد کنین. مطمئن باشین خیلی زودتر از چیزی که فکرش رو بکنین، نتیجهی این کارتون رو میبینین و دیگه خوندن کتاب های زبان مقصد، واستون مثل آب خوردن میشه که هیچ، تسلطتون بر زبان جدید هم بیشتر و بیشتر میشه. میانگین امتیاز کاربران: 0.0 (0 رای) 12345 امتیاز 12345 ایمیل را وارد کنید ایمیل نمایش داده شود. تعداد کاراکتر باقیمانده: 500 نظر خود را وارد کنید بازخوانی بازخوانی پس از انتشار این نظر، به من اطلاع داده شود. ارسال