ضرب المثل های انگلیسی (قسمت سوم)

 
ضرب المثل های انگلیسی (قسمت سوم)
ضرب المثل های انگلیسی نقش خیلی پر رنگی در یه مکالمه‌ی روان دارن. با استفاده از ضرب المثل ها و اصطلاحات انگلیسی می‌تونین نشون بدین که تا چه حد در این زبان تسلط دارین و پا به پای یک نیتیو صحبت کنین.

همیشه در کلاس های زبان ، اساتید سعی می‌کنن کنار تدریس، به روزترین ضرب المثل ها رو هم به زبان‌آموزها معرفی کنن. ضرب المثل ها و اصطلاحات بخش مهمی از دانش زبانمون رو تشکیل میدن. با تسلط روی ضرب المثل های انگلیسی و استفاده از اون‌ها در مکالمه، می‌تونیم تسلطمون در این زبان رو نشون بدیم. دونستن و تمرین کردن ضرب المثل ها خیلی مهمه؛ چون در خیلی از موارد معناشون ممکنه ارتباطی با معنی ظاهری تک تک کلماتش نداشته باشن. از اون جایی که هرچی روان تر و نزدیک‌تر به نیتیوها حرف بزنین شانس موفقیتتون با یه نمره‌ی عالی در بخش اسپیکینگ آیلتس بیشتره؛ پس اهمیتِ دونستن این اصطلاحات و ضرب المثل های انگلیسی برامون چند برابر میشه.
براتون گروه دیگه‌ای از ضرب المثل های انگلیسی رو فهرست کردیم. نکته‌ی دیگه که در یادگیری بهتر و به کار بردن این ضرب المثل ها نقش داره کلاس های زبان و به ویژه کلاس های مکالمه ی زبان انگلیسیه. آموزشگاه زبان سپانو همیشه تاکید خاصی روی توانایی مکالمه ی زبان آموزها داشته به همین دلیل کلاس های زبان انگلیسی و کلاس های مکالمه ی ما در شهر رشت ، با کیفیت فوق‌العاده‌شون کاملاً برای همه شناخته شده هستن.
اگه با اصطلاحات زبان به خوبی آشنا نباشین، شانس خیلی کمی دارین که بتونین خیلی راحت با یه نیتیو مکالمه کنین. با ما همراه باشین با سومین قسمت از اصطلاحات زبان انگلیسی .

اعضای بدن در ضرب المثل های انگلیسی
24. Rule of thumb
معنی ظاهری این عبارت هم مثل خیلی از ضرب المثل ها ، قابل فهم نیست، در واقع هیچ معنی خاصی نداره. هر بار شنیدین کسی از a rule of thumb حرف زد، بدونین دارن از یه قانون کلیِ نانوشته حرف می‌زنن. در واقع چیزهایی که به صورت عمومی یا عرفی قابل قبول و شناخته شده هستن اما هیچ الزامی به رعایتشون نیست.

“As a rule of thumb you should always pay for your date’s dinner.”
“Why? There’s no rule stating that!”
“Yes, but it’s what all gentlemen do.”

25. Keep your chin up
چونه‌ت رو بالا نگه دار. همین الان یه دعوای حسابی با دوستتون داشتین؟ یا تو امتحان زبانتون مردود شدین؟ تیم محبوبتون تو فینال نتیجه رو به تیم مقابل واگذار کرده؟ شغلتون رو از دست دادین؟
جواب هر کدوم از این سوال‌ها اگه مثبت باشه، شخص احساس ناراحتی و یه کمی افسردگی می‌کنه، نه؟
تو همچین موقعیت‌هایی، یه دوست حامی و دلسوز ممکنه بهتون بگه keep your chin up. وقتی این جمله رو بهتون میگن، میخوان حمایت و پشتیبانیشون رو نشون بدن و در واقع بگن "قوی باش، از پسش برمیای. نذار این اتفاق‌ها روحیه‌ات رو خراب کنه". یه چیزی تو مایه‌های سرت رو بالا بگیرِ خودمونه.

“Hey, Keiren, have you had any luck finding work yet?”
“No, nothing, it’s really depressing, there’s nothing out there!”
“Don’t worry, you’ll find something soon, keep your chin up buddy and don’t stress.”

26. Find your feet
مگه پاها گم میشن که بخوایم پیداشون کنیم؟ خب پس این که میگن they’re trying to find their feet یعنی جی؟
بیاین تصور کنیم که توی یه موقعیت کاملاً جدید هستین، به تازگی به یه کشور دیگه مهاجرت کردین یا تازه دانشگاه قبول شدین، می‌تونین بگین I’m still finding my feet. یعنی هنوز دارین به وضع جدید عادت می‌کنین و خودتون رو با موقعیت و محیط جدید مطابقت میدین.

“Lee, how’s your son doing in America?”
“He’s doing okay. He’s learned where the college is but is still finding his feet with everything else. I guess it’ll take time for him to get used to it all.”

ضرب المثل های خوردنی!


27. Spice things up
منظور از این اصطلاح اینه که هیجان چیزی رو زیاد کنیم. یه جورایی معادل ضرب المثل فارسی خودمون "آب و تاب دادنِ یه موضوع" میشه.

“Instead of just buying Sam a birthday gift, let’s spice things up by taking him out for dinner.”

28. A piece of cake
این یکی رو احتمالاً اکثرتون می‌شناسین. این ضرب المثل میخواد بگه یه کاری فوق‌العاده آسونه، مثل آب خوردنه.

“I expected the English test to be difficult but it was a piece of cake.”

29. Cool as a cucumber
خیار یه حس طراوتی داره، یه شادابی خاص و خنک که به آدم احساس آرامش میده. این ضرب المثل بامزه هم همینو میخواد بگه. اگه cool as a cucumber باشین، یعنی خیلی ریلکس و آروم هستین.

“My friend is nervous about taking his driving test but I’m cool as a cucumber.”

30. A couch potato
این اصطلاح خیلی جالبه. منظور از couch potato کسیه که صبح تا شب جلوی تلویزیون، مشغول تماشای برنامه‌های مختلفه.

“After my uncle retired from his job, he became a couch potato.”

31. Bring home the bacon
این اصطلاح یعنی داشتن درآمد و حقوق برای حمایت از خانواده‌تون. مثل نون سرسفره بردنِ خودمون. ظاهراً همونقدر که نون برای قدیمی‌های ما مهم بوده، بیکن برای انگلیسی‌ها مهم بوده.

“Ever since her father was injured, she’s been working two jobs to bring home the bacon.”

32. In hot water
وقتی یکی in hot water باشه، یعنی توی موقعیت خیلی بدیه و مشکلات جدی برای پیش اومده.

“My brother is in hot water for failing all his college classes.”

33. Compare apples and oranges
سیب مسلماً تفاوت‌های خیلی زیادی با پرتغال داره. این دو تا میوه نه ظاهرشون شبیه همه نه طعم و عطرشون. خب، این ضرب المثل هم می‌خواد همینو بگه، "مقایسه بین دو چیز کاملا متفاوت".

“I’m not sure which I enjoy more—pottery or dancing. It’s like comparing apples and oranges.”

34. Not one’s cup of tea
وقتی کاری یا فعالیتی اصلاً براتون جالب نباشه و ازش لذت نبرین یا در انجامش موفق نباشین، می‌تونین از این ضرب‌المثل استفاده کنین. برای معادل سازیش در زبان فارسی میشه از "... اصلاً به درد من نمیخوره" یا "...اصلاً کارِ من نیست" استفاده کرد.

“Camping is really not my cup of tea so I’m going to visit my friend in New York instead.”

35. Eat like a bird

یه پرنده چه قدر غذا میخوره؟ خیلی کم، مگه نه؟ مثل یه پرنده غذا می‌خوره پس چی میشه؟ یعنی خیلی کم غذا می‌خوره. یه چیزی مثل گنجشک روزیِ خودمون.

“Don’t trouble yourself cooking such a big meal. I eat like a bird.”

36. Eat like a horse
اسب خیلی از پرنده بزرگ‌تره. قاعدتاً خیلی بیشتر از یه پرنده غذا می‌خوره، نه؟ این ضرب‌المثل دقیقاً مخالف ضرب المثل قبلیه. برای توصیف کسی به کار میره که خیلی غذا می‌خوره. البته در به کار بردنش دقت کنین.

تو کلاس زبانتون حتما به اصطلاحاتی که استادتون به کار میبره و معرفی می‌کنه دقت کنین. خیلی مهمه از نقش پررنگ کلاس های مکالمه ی زبان انگلیسی غافل نشین و مسئله‌ی دیگه‌ای که بهتون کمک میکنه جدی گرفتن بحث‌های آزاد یا فری دیسکاشن در کلاس های زبانه. در سپانو ما کلاس های فری دیسکاشن هم داریم که زمینه‌ی خوبی برای تمرین و کاربرد ضرب المثل های انگلیسی در اختیارتون قرار میدن. سر کلاس سعی کنین آماده باشین و تا می‌تونین از اصطلاحات جدید استفاده کنین تا اگه جایی هم کاربردش کاملاً درست نبود، استادتون بتونه شما رو تصحیح کنه. فراموش نکنین هرچه بیشتر در حرف زدن و مکالمه روان باشین، علاوه بر این که سطح زبانیتون به نیتیوها نزدیک تر میشه، در آزمون‌های مختلف مثل آزمون آیلتس هم نتیجه‌ی بهتری میگیرین.


ایمیل را وارد کنید
تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید